سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خودت va خودم

اندوه من در سوگ او جاودان است
                                                 و
                                                          شبم به بیداری خواهد گذشت

سلام
امروز که می خواستم متنی رو بذارم دیدم الان چند روزیه که کوچه های شهر پر شده از پارچه های مشکی و سبز، بدون استثناء توی هر کوچه ای که پا بذارید خونه ای رو می بینید که توی اون روضه ای برپاست، سرتون رو هر طرف که به چرخونید آدمهایی را می بینید که مشکی پوشیده اند.
توی همین وقت هاست که خیلی ها از حال و هوای شهر و مردم تعجب می کنند و تا میآند بفهمند که سالگرد شهادت مادرشونه، این روزها هم تموم شده و باید یکسال منتظر بمونند تا دوباره وقتش برسه.
البته مسلمه که شما از این دسته آدمها نیستید و این روزها همیشه توی ذهنتون می مونه.
شهادت مادر ستارگان، حضرت فاطمه زهرا «سلام الله علیها» را به همه شما عزیزان تسلیت عرض می کنم. 

                                        یا فاطمه الزهرا
                                  
ناموس دردهای علی بودی چو اشک
                                   پنهان نمود غیرت شیر خدا ترا
                                   دفن شبانه ی تو که با خواهش تو بود
                                   فریاد روشنی است زچندین جفا ترا...
                                   یک عمر در گلوی تو بغض استخوان شکست
                                    در سایه داشت گر چه علی چون هما ترا...
                                    دادند در بهای فدک-ای دریغ 
                                     گلخانه ای به گستره ی کربلا


نوشته شده در پنج شنبه 87/3/9ساعت 9:53 عصر توسط زینب نظرات ( ) |

از زمانی که چشم باز کردم و مادرم رو شناختم نجوای اذان گفتنش تو گوشم مثل لالایی هاش آرام بخش بود.

یکم که بزرگ تر شدم مادرم از حضرت زهرا برام گفت، اون می گفت: اگه سعادت دنیا و آخرت رو می خوای باید راه حضرت زهرا و اهل بیتش رو پیش بگیری و اون ها رو الگوی خودت قرار بدی، حجاب از مهم ترین چیز هایی بود که مادرم اون موقع به من یاد داد.

روز گار گذشت و من به سن نوجوانی رسیدم با کلی سوال که خیلی هاشون هنوز بی جواب موندند، تو جامعه ما که نسبت به خیلی از جوامع دیگه حجاب از اهمیت یشتری برخورداره گاهاً تناقضاتی دیده میشه که نه برای من، و نه برای خیلی دیگه از خانم های ایرانی قابل هضم نیست و شاید دلیلش هم این باشه که بعضی ها از حجاب برداشت های متفاوتی دارند.

حجاب موضوعیه که از بس در موردش بحث بوده یک موضوع واضح و روشن شده دیگه، اما خیلی حرف های ناگفته ای مونده که امید وارم که بتونم اون ها رو به یک نتیجه تقریباً مناسب و خوبی برسونم.

شاید هر شخصی با طرح موضوعی مثل حجاب به فکر حرف های کلیشه ایی و تکراری بیفته. اولین سوالی که در اذهان بوجود می آید اینه که حجاب چه تعریفی داره؟

برداشت های شخصیه هر فردی می تونه ملاکی برای عملش باشه

البته این طوری که من از برداشت های خودم و معلوماتم دارم متوجه شدم که حجاب از لحاظ لغوی به معنی منع و مانع هست اما حجاب توی دین به معنای جلوگیر کردن از تصورات غلط دیگران و طمع ورزی دیگران به جنسیت جنس مخالف.

البته جامعه امروزی ما علناً طوری شده که تمام جوون ها همین حجابی رو که خودشون دارند رو قبول دارند و همیشه هم برای دلیل پوششی که دارند می گند: خداوند هیچ وقت نگفته که ایمان مساوی با حجاب هست، گفته ایمانمون باید قلبی باشه!

من خودمم این حرفی رو که میزنند رو قبول دارم اما این فقط نیمی از حقیقتِ. به نظر من هم باید چشم پاک باشه، هم قلب و هم باید صورت ظاهر و لباس پوشیدن شرایطی رو برای آلودگی چشم و قلب ایجاد نکنه.

خیلی ها رو من دیدم که می گند اگر یک فرد آرایش غلیظ هم کرده باشه ولی سرو سنگین بره و بیاد هیچ کس یه نگاه هم بهش نمیکنه. اما این طوری هم درست نیست مثلاً اگه ظاهر خود من ناسالم باشه اون طرف مقابلم فکر منو نمی خونه که فکر من صالح یا قلب من درستِ اون ظاهر منو می بینه و از ظاهری که من دارم بقیه به گناه آلوده میشند می شه نه از فکری که من دارم. اون خانمی که ظاهر خودشو رعایت نمی کنه حالا هر چی هم که قلبش می خواد پاک باشه اما اون جوونی که کنارش بیننده هست اون به گناه میوفته میشه.

آخه مگه میشه آدم با یک چهره آرایش شده بیاد بیرون جلوی جوان ها و پسرها و بعد هم بگه که من این شکلی دوست دارم بیام بیرون و به من چه جوان ها خودشون رو حفظ کنند اما هچکدوم از این ها نمی تونه باشه چون ظاهره که روی باطن انسان تاثیر میذاره.

اما اون هایی که میگند آدم باید به حجاب درون نگاه کنه تا حجاب ظاهر، تعبیرحجاب درون همون حیا هست. که خالق همه پوشش بیرونی رو حفاظِ حجاب درون و حیا قرار داد.


نوشته شده در سه شنبه 87/2/10ساعت 12:42 صبح توسط زینب نظرات ( ) |

سلام


      این سلام تازه ایست برای وبلاگم برای تمامی کسانی که همیشه به این وبلاگ سر می زدند و تا این جای کار من و وبلاگم را همراهی کردند و البته از همه متشکرم. راستی سال نو را به همه دوستان تبریک عرض می کنم و امید و ارم که این سال جدید را به خوبی آغاز کرده باشید. اما بلاخره  امروز بعد از مدتها توانستم بیام و دیداری تازه کنم. با آن که مدتی بود که ارتباط بین من و شما قطع شده بود اما من بهترین دوستان خودم را فراموش نکردم امید و ارم شما هم به مصداق دل به دل راه داره فراموش مون نکرده باشید. خدا را شکر بعد از مدتها مشکلات هم رفع شدند و بنده امید و ارم که به امید خدا از این سال جدید دیگه یک هم چین مشکلاتی بوجود نیاد. البته جدا از این حرفها یک معذرت خواهی اساسی هم به تمامی دوستان بدهکارم بابت این که دیر کردم. 

         منتظر نظرات، پیشنهادات و انتقادات شما هستم .


نوشته شده در جمعه 87/2/6ساعت 11:13 صبح توسط زینب نظرات ( ) |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت