با عرض سلام و احترام:
از لطف و بنده نوازي شما ممنون و سپاسگذارم.
هنر نمايي قلم شيوا و زيبايتان که به موارد مورد نياز جامعه مي پردازد جايي براي اظهار نظر من حقير باقي نگذاشته است.
اما عطف به اوامر صادره نکاتي را جسارتا بعرض مي رسانم:
نوشته ي شما در تقسيم بندي قالب هاي نگارشي به خاطره نزديک است .
هرچند که زاويه ديد انتخابي شما من راوي است (ضمير اول شخص مفرد) ولي بدليل آنکه از عنصر تکنيک تعليق ( انتظار انگيزي و ايجاد هولو ولا در خواننده ) نشانه اي يافت نمي شود ، نمي توان آن را در قالب نگارشي داستان منظور نمود.
جسارت حقير را عفو بفرماييد اگر باز هم توفيق و رخصتي باشد جهت بهرمندي بيشتر مزاحم خواهم شد.
ايام به کام و موفق باشيد.
سلام زينب خانم
خوبي ؟
ممنونم خيلي نسبت به من لطف داري
انشاالله كه تو امتحانات موفق باشي
منم برات آرزوي موفقيت و سربلندي دارم
تا ديدار بعد ...
سلام و خسته نباشيد.
مطلب زيباتون(من و حرفاي مامانم) را خواندم.دستتان درد نکند.
از تشريف فرماييتان به وبلاگ و ابراز محبت شما بينهايت ممنونم.
انشاءالله سالم،شادکام،پايدار و در همه امور موفق باشيد.
مسأله اينه كه اون چيزي كه اهميت داره، اطاعت از فرمان خداست. هر چيزي كه خدا فرمان داده، بايد بدون چون و چرا و بدون كم و كاست انجام بشه. حالا چه در مورد حجاب باشه،و چه مسائل ديگه. پس خيلي مسخره است كه ميگن ايمان به حجاب ربطي نداره و ....
سلام عليكم
حرفهاي خيلي قشنگي زده بودي خانومي. درك بسيار زيبايت را بايد مديون مادر عزيزت باشي انشالله سايشون بالاي سرتون باشه و خير دخترخانومهاي گلش را ببينه
سلام برسونيد
التماس دعا
سلام زينب جان.
خيلي خوب نوشته بودي. اگه شما الان به مرحله اي رسيدي كه حجاب و حيا اينقدر برات قشنگه و ارزش داره، به خاطر تفكرته. و اساس اين تفكر درست مامان فهميده و خوبيه كه داشتي.
از خدا مي خوام كه به ما هم كمك كنه دختراي گلي تربيت كنيم.
بهمون سر بزني خوشحال ميشيم.
بسم الرب الحسين عليه السلام
سلام ،خواهر خوبم
درود بر شما كه براستي در مكتب حضرت زهرا سلام الله عليهاو صاحب نامتان زينب كبري سلام الله عليها پرورش يافته ايد.....
درپناه عزيز زهرا......
ياعلي مدد.
باسلام
به صورتي زيبا و جالب به مسئله حجاب پرداخته ايد
براي شما آرزوي موفقيت و بهروزي دارم.
دوباره سلام
ميخواستم بگم
تبريك تبريك تبريك تبريك
اين نوشتتون منتخب شد
با آرزوي موفقيت شما در مراحل بالاتر
وقتي كه عاشقم شدي پاييز بود و خنك بود تو آسمون آرزوت هزارتا بادبادك بود تنگ بلوري دلت درست مِث دل من كلي لبش پريده بود همش پُر ترك بود وقتي كه عاشقم شدي چيزي ازم نخواستي تَوَقُعِت فقط يه كم نوازش و كمك بود چه روزا كه با هم ديگه مسابقه مي ذاشتيم كه رو گل كدوممون قايق شاپرك بود ؟ تقويم كه از روزا گذشت دلم يه جوري لرزيد راستش دلم خونه ي ترديد و هراس و شك بود ديگه نه از تو خبري بود ، نه از آرزوهات قحطي مژده و روزاي خوش و قاصدك بود يادم مياد روزي رو كه هوا گرفته بود و اشكاي سرخ آسمون آروم و نم نمك بود تو در جواب پرسشم فقط همينو گفتي عاشقيمون يه بازي شايد ، يه الك دولك بود نه باورم نمي شه كه تو اينو گفته باشي كسي كه تا ديروز برام تو كل دنيا تك بود قصه ي با تو بودن و مي شه فقط يه جور گفت كسي كه رو زخماي قلب من مث نمك بود
سلام دوست خوبم
خيلي خوب بود
موفق باشي